دانلود آهنگ حسن شماعی زاده قصه عشق / جونمی جونمی شهر بی نشونه می

متن آهنگ قصه عشق حسن شماعی زاده

باز نگو این شام آخره سر تا سره چشمام تره

باور این خداحافظی با یک نگاه درد آوره

دستامو بگیر یادت نره دسای من زود باوره

حتی دریا هم وقت بارون خورشیدو هم باهاش میبره

اونقدر تو آغوشم بمون که جا بمونی رو تنم

که جز منو یادت بره وقتی هق هق میزنم

اونقدر به سمت من بیا مرزی نباشه بین ما

وقتی که تو دوری به من دورم به همه جا

جونمی جونمی شهر بی نشونه می

جونمی جونمی آخرین بهونه می

جونمی جونمی دردی و درمونمی

جونمی جونمی شادیه درونمی

بی تابم دلتنگم دلتنگ یک نوازشم

انگار تو آغوشت صد ساله تو آرامشم

از چه راهی بریم بهتره آب از سر ما نگذره

احساس نگفته مثل یک عطر خنک زود میپره

احساستو همین جا بگو حالا بگو از ما بگو

دستاتو حلقه کن دور من لمست کنم از روبرو

اونقدر تو آغوشم بمون که جا بمونی رو تنم

که جز منو یادت بره وقتی هق هق میزنم

اونقدر به سمت من بیا مرزی نباشه بین ما

وقتی که تو دوری به من دورم به همه جا

جونمی جونمی شهر بی نشونه می

جونمی جونمی آخرین بهونه می

جونمی جونمی شادیه درونمی

جونمی جونمی دردی و درمونمی

بی تابم دلتنگم دلتنگ یک نوازشم

انگار تو آغوشت صد ساله تو آرامشم